سفارش تبلیغ
صبا ویژن
؟

سلام به تمام برو بچ
دوباره تابستون شده !!! (خوب همتون دیگه می دونید)

مهمترین برنامه ای که کانون در پیش داره اعتکاف 87 است . و قراره بیشتر واحدها از جمله واحد دانش آموزی توی اون فعالیت کنن . گفتیم که چه طرح و برنامه ای بریزیم که توی این اعتکاف بتونیم به معتکفین عزیز بدیم .

حالا نوبت شما است که طرح و برنامه های خودتون را برای ما بنویسید که بتونیم بهترین خدمات رو به شما عزیزان بدیم ...
منتظر نظرات و پیشنهادات و انتقادات شما هستیم .


نوشته شده توسط موسسه پیام وصال در جمعه 87/4/14 و ساعت 2:22 عصر
نظرات دیگران()
اطلاعیه
اطلاعیه

آغاز به کار تابستانی واحد دانش آموزی کانون فرهنگی رهپویان وصال از مورخ پنج شنبه 23/3/87 با جلسه پایگاه مقاومت شهید فهمیده (واحد دانش آموزی)

شرایط عضویت در واحد دانش آموزی و پایگاه مقاومت :
حداقل سنی از اول راهنمایی تا سوم دبیرستان
4 قطعه عکس و 4 عدد فوتوکوپی شناسنامه
تکمیل فرم های مربوطه

علاقه مندان به عضویت در واحد دانش آموزی می توانند در جلسه پنج شنبه 23/3/87 شرکت نمایند و مدارک خود را تحویل نمایند .
مکان جلسه : حسینیه سید الشهداء واقع در ایستگاه 2 زرهی
ساعت جلسه : بعد از نماز مغرب و عشاء

برای کسب اطلاع بیشتر می توانید با شماره تلفن 09177053499 تماس حاصل نمایید

با تشکر (روابط عمومی واحد دانش آموزی)

نوشته شده توسط موسسه پیام وصال در پنج شنبه 87/3/16 و ساعت 11:32 عصر
نظرات دیگران()
تصاویر ویژه ماه محرم

 شماره 1

 

شماره 2

 

شماره 3

 

 

شماره 4

 

 

شماره 5

 

 

شماره 6

 

 

شماره 7

 

 

نظر یادتون نره !!!


نوشته شده توسط موسسه پیام وصال در پنج شنبه 86/10/20 و ساعت 4:42 عصر
نظرات دیگران()
ایده شما را عملی می کنیم !
سلام
ایده شما را عملی می کنیم !
حتماً از خودتون می پرسید یعنی چی ؟
خوب پس گوش بدید ........

واحد دانش آموزی تصمیم داره که یک سایت راه اندازی کنه . به همین دلیل ما تصمیم گرفتیم یک همه پرسی از شما داشته باشیم .

هدف این همه پرسی اینه که شما از یک سایت دانش آموزی چه انتظاراتی دارید یا چه قسمت هایی را دوست دارید ما توی این سایت بگذاریم .

به طور مثال مثلاً درباره مشاوره تحصیلی اینترنتی خیلی گشتید ولی پیدا نکردید ! پس میاد می گید آقا یک مشاوره تحصیلی با این خصوصیات بذارید توی سایت .

این جوری ما می تونیم یک سایت بسیار توپ به شما ارائه کنیم . در ضمن از همین حالا از شما تقضای همکاری داریم .

به امید خدا بتونیم توی اینترنت حرفی برای گفتن داشته باشیم

منتظر نظرات شما یا علی

نوشته شده توسط موسسه پیام وصال در شنبه 86/10/15 و ساعت 10:41 صبح
نظرات دیگران()
گریه کن سرباز ...

بنام خدا



نظامی زن انگلیسی که پس از بازگشت از ماموریت خود در عراق، فرزندش را در آغوش می فشارد.



آهای سرباز، آهای مادر!...
گریه کن، تو حق داری گریه کنی. شاید ماهها و سالهاست که فرزندت را ندیده ای.
فرزند دلبندت را. کودک معصومی که تاب دوری مادر نداشته و حتماً از تو بیشتر، برایت دلتنگی می کرده.
گریه کن سرباز، گریه کن تا سبک شوی...
گریه کن، بخاطر گوهر مادری که از تو ستانده اند، و در عوض تو را مفتخر! کرده اند به این لباسها.
این لباسها که اصلاً به قامت تو سازگار نیست...
گریه کن که تاج زن بودن از سرت افتاده...
گریه کن که هیچ لذتی به پای مادری نمی رسد و تو را محروم کرده اند، ذائقه ات را خراب کرده اند...


اما
من چند حرف دیگر با تو دارم سرباز...
تو مادری، حق داری بچه ات را دوست داشته باشی... حق داری برایش دلتنگ شوی...


سوالی از تو دارم :
این کودک را می شناسی؟



می بینی پدرش با چشمان بسته، چگونه صورتش را لمس میکند؟
می بینی چگونه کفشهایش را درآورده تا در آغوش پدر، گم شود ؟
این پدر یکی از زندانیان تو و دوستان توست در عراق...
چه میشد اگر اجازه میدادی این پدر، بچه اش را ببیند؟
فکر کردی فقط خودت به فرزندت عشق می ورزی؟



این دختر را چطور؟



حتماً او را دیده ای...
در کوچه پس کوچه های بصره... پای برهنه می دوید و خنده کودکانه ای بر لب داشت...
الان به نظرت لکه های سرخ روی لباسش، نقش گلهای سرخ است یا رد پائی از خون تازه ؟
یا لکه های قرمز روی زمین، گلبرگهای پرپر شده گلهای پیراهن اوست؟
صورت ظریف او را با اسلحه ای که در کنارش به دست گرفته ای چه کار؟
ببین چه گریه ای میکند؟ چه خونی از صورتش جاری است؟
این رنگین تر است یا خون فرزندت که اینچنین در آغوشش کشیده ای؟
حال این دخترک را خوب ببین. نتیجه کارتو وهمکاران توست و تا ابد با شما خواهد ماند.
این است آنچه برای این دختر و مردمش هدیه برده ای...


این پدر را میشناسی؟




دارد به چه حالی، جسم بی جان دخترش را میگذارد کنار بقیه جنازه ها.
یادت هست؟ همین چند شب قبل، خانه شان را بمباران کردید.
تو و همقطارانت.


این را چطور؟



این اما مال افغانستان است.
شاهکار قدیمی تر شما.
اما مگر زخم این پدر کهنه می شود؟
این هم کادوی یکی دوسال قبل توست برای کوکان افغان.........


از این دست اگر بخواهم برایت بیاورم، بسیارست...
سردشت خودمان، شلمچه ، قانا... صبرا و شتیلا... و ....

...............

گریه کن سرباز
گریه کن، اما نه فقط برای دلتنگی فرزندت ...
شاید نپذیری، اما من در گریه های تو هیچ عاطفه ای نمی بینم سرباز!
گریه کن برای انسانیتی که در زیر پای تو و رهبرانت لگد مال شده...
گریه کن برای عاطفه ای که در وجودت مرده...
گریه کن برای شرف و آزادگی که از دست داده اید...


گریه کن سرباز...

 

 نویسنده :سید محمد رضا فخری


نوشته شده توسط موسسه پیام وصال در چهارشنبه 86/10/12 و ساعت 11:43 صبح
نظرات دیگران()
عید ولایت مبارک


نوشته شده توسط موسسه پیام وصال در پنج شنبه 86/10/6 و ساعت 2:38 عصر
نظرات دیگران()
غدیر ، عید آسمانی
 

الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة مولانا امیر المومنین

 و اولاده المعصومین ( علیهم السلام )


در دهه دوم ذیحجة الحرام هستیم . در ماهی که سراسر روزها و حتی تمام ساعاتش خاطره و رویدادهای مهم و سرنوشت ساز در تاریخ اسلام و تاریخ امامت و ولایت است . از عرفه و عید سعید قربان و حجة الوداع رسول اکرم (ص) گرفته تا ازدواج میمون و مبارک حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) ، انگشتر بخشی حضرت علی (ع) در هنگام نماز ، قتل عمر بن خطاب به دست فیروز کاشانی ، قتل عثمان بن عفان به دست انقلابیون خشمگین مسلمان ،انتخاب حضرت علی (ع) به خلافت اسلامی ، هجرت امام حسین (ع) از مکه به عراق ، شهادت حضرت مسلم (ع) در کوفه ، تولد امام محمد تقی (ع) و امام هادی (ع) و...


اما در میان همه این ها، واقعه غدیر مهم ترین و بزرگترین رخداد این ماه ، بلکه عظیم ترین رویداد تاریخ اسلام و تاریخ بشری است . زیرا در این قضیه ، چهار وجود مقدس دخالت مستقیم  و نقش محوری داشتند و آنان عبارت بودند از : خداوند متعال که خالق تمام انس و جن و کائنات است ، جبرئیل امین که مقربترین و بزرگترین فرشته الهی است ، حضرت محمد(ص) که اشرف انبیا و خاتم همه رسولان است و حضرت علی (ع) که بهترین اوصیا و امیر مومنان است .


این ماجرا نیز به مهمترین قضیه انسانی در دنیا و آخرت مربوط است ؛ یعنی به اسلام ، نبوت ، امامت و خلافت و در یک کلام هدایت بشر . از طرفی این واقعه در مهمترین مکان ؛ یعنی در سرزمین نور و نزول وحی و در محل اجتماع عظیم حاجیان قبل از پراکندگی و جدا شدن از هم ، و در مهمترین زمان ؛ یعنی ماه حرام و ماه ویژه حج و زیارت خانه خدا و آخرین حج رسول خدا (ص) و آخرین ماه های حیات با برکت آن حضرت ، و در بهترین ساعات روز ؛ یعنی هنگام زوال خورشید و وقت ظهر به وقوع پیوست .


آری ، در روز هیجدهم ذی حجه سال دهم هجری قمری ، در سرزمین غدیر خم ( مکانی بین مکه و مدینه ) در نزدیکی اذان ظهر و در جمع حدود یکصد هزار نفری مسلمانان ، پیامبر اکرم حضرت محمد (ص) از جانب پروردگار متعال ( با فرمان : یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک ) و ابلاغ آن توسط جبرئیل امین ، ماموریت یافت که حضرت علی (ع) را به جانشینی خود و امام ایمان آورندگان و خلیفه مسلمانان  معرفی کند .گرچه پیش از این نیز بارهااز سوی جبرئیل امین به وی وحی می شد که چنین کاری را انجام دهد و آن حضرت چند بار علی (ع) را به جانشینی انتخاب کرده بود ، ولی پیامبر اکرم (ص) بخاطر مصالحی پرهیز داشت بر روی آن تاکید نماید . این دفعه پیام خدا بسیار جدی و قطعی بود و به حضرت محمد (ص) فرموده شد که اگر این کار را انجام ندهی ، دینت را کامل نکرده ای ( و ان لم تفعل فما بلغت رسالته ) بعد به وی اطمینان و خاطر جمعی داد که خودم  آن را پشتیبانی  و تو را و دینت را حفظ خواهم کرد ( والله یعصمک من الناس ) .


رسول خدا (ص) عزم خویش را جزم و در یک اقدام شجاعانه ، فرمان پروردگارش را محقق نمود .  آن حضرت ، در هوای گرم و سوزان راه بین مکه و مدینه دستور توقف داد و تمام حاجیان و زایران خانه خدا در سرزمین غدیر پیاده شده و منتظر فرمان پیامبر (ص) شدند .


پیامبر اکرم (ص) ضمن خواندن خطبه ای قراء ، دست علی (ع) را با دست شریف خود بلند کرد و فرمود :


 من کنت مولاه فهذا علی مولاه .


پس از پایان سخنرانی پیامبر (ص)، مردم دسته به دسته به خیمه حضرت علی (ع) رفته و ضمن بیعت با وی ، به او تبریک و شاد باش می گفتند . بانوان نیز هلهله کنان به خیمه مخصوص حضرت فاطمه زهرا (س) رفته و وی را به خاطر نایل شدن همسرش به جانشینی پیامبر(ص) تبریک می گفتند . در آن روز بزرگ مردانی چون سلمان فارسی ، ابوذر غفاری ، مقداد ، حذیفه ، عبد الله بن مسعود ، زبیر و... و زنانی چون اسماء بنت عمیس ، ام سلمه ، ام الفضل ، فضه و... سر از پا نمی شناختند و با پذیرایی از مهمانان حضرت علی (ع) تمام تلاش خود را به کار گرفتند و در کنار مولایشان برگی از تاریخ اسلام را ورق زدند. روایت است که عمر بن خطاب نیز بسان سایر صحابه و حاضران در آن مجلس به نزد حضرت علی (ع) رفت و ضمن بیعت و عرض تبریک ، گفت : بخ ، بخ لک یا ابن ابی طالب ، اصبحت  مولای و مولی کل مومن و مومنة .


خداوند متعال نیز با نزول این آیه (الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا ) رضایت خویش را اعلام و دین رسولش را کامل نمود .


من نیز این عید بزرگ را به مولا و سرورم حضرت حجة بن الحسن العسکری (ع) و به رهبر فرزانه انقلاب اسلامی و سادات بنی الزهراء و عموم مسلمانان و خصوص مومنان و شیعیان تبریک عرض می کنم .  

 

 

نویسنده مطلب : سید تقی واردی


نوشته شده توسط موسسه پیام وصال در پنج شنبه 86/10/6 و ساعت 1:43 عصر
نظرات دیگران()
<      1   2   3   4   5      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
آی بچه شیعه،تو دیگه نخواب...
آلزایمر...
هدفی که یهود هرگز به آن نخواهد رسید ( در رابطه با نسل کشی در غزه
شما رفتید و ما ماندیم ...
نتایج مسابقات فوتبال جام شهدای رهپویان وصال
تا اخرین اذان چیزی نمانده...
ایستگاه!!!
تالار گفتمان دانش آموزی
6 انفجار کانون
گزارش تصویری اعتکاف 87
شعر آقا خامنه ای (مد ظله العالی)
ویژه : نیّت شهادت
ویژه ( انفجار بمب در کانون )
[عناوین آرشیوشده]
طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ
بالا